درد...

  • بی نام
  • شنبه ۳۰ آبان ۹۴
  • ۱۰:۴۷

دردم این نیست 
ولى
دردم این است
که من بى تو دگر
از جهان دور و بى خویشتنم
پوپکم آهوکم
تا جنون فاصله اى نیست از اینجا که منم.

مهدى اخوان ثالث

بی تابی

  • بی نام
  • شنبه ۳۰ آبان ۹۴
  • ۰۳:۲۰

گاهی چه دلگیر میشوی از خدا و گاهی چه بی اندازه دلت برایش تنگ میشود؛
گاهی از حکمتش شاکی و گاهی راضی؛
گاهی مشکوک و گاهی مجذوب عدالتش میشوی؛
گاهی از رگ گردن به تو نزدیکتر و گاهی دور میشود از تو؛
گاهی قدرتش در لبخند تو جاری میشود و گاهی در گریه ات

.

حاله این روز های من

نمیدانم کدام است این قدر سردر گم وگیجم

که دیگر نمیدانم کیستم

چیستم

و اصلا چرا هستم 

ولی با همه این احوالات خوب وبد خدایی را شکر گویم 

شکر گویم که اگر نگویمش شکر زندگی معنایی ندارد.

                   یا رب نظری بر من سرگردان کن         لطفی بمن دلشده ی حیران کن

              با من مکن آنچه من سزای آنم            آنچه از کرم و لطف تو زیند آن کن