- بی نام
- چهارشنبه ۹ دی ۹۴
- ۲۱:۱۰
روزهای رفته
به چوب کبریت های سوخته می مانند
جمع آوری شده
در قوطی خویش
هر کاری می خواهی بکن
آن ها دوباره روشن نمی شود
و روزی سیاهی آن ها
دستت را آلوده می کند
روزهای چوبی ات را
باید از همان آغاز
بیهوده نمی سوزاندی
این روزها اطرافیان همه یاده گذشته می افتند نمیدونم این گذشته چی داره که همه همیشه به یادش هستن نه این که خودم یادی از گذشته نمیکنم نه ولی یاد گرفتم که گذشته های تلخ رو فراموش کنم فراموش که نه دیگه یادی نکنم از روزهایی که بد بود مادرم همیشه میگه گذشته ها گذشته راس میگه چون یاده گذشته های تلخ همیشه باعث میشه گذشته های بیشتری رو تلخ کنیم با ناراحتی هایی که تو زمانه حال بوجود میاریم .
یاده گذشته خوبه ولی نه هر گذشته ای از گذشته باید خوبی هاشو یادمون باشه تا گذشته های شاده بیشتری در آینده داشته باشیم .
راستش تنها چیزی که من نتونستم هنوز باهاش کنار بیام که گذشته خوبیه یا بد درد از دست دادنه نزدیکانمه یاده کساییه که دوسشون داشتم و هنوزم دارم راستش هنوزم خیلی وقتا یادم میره دیگه نیستن و بماند کلا نمیدونم خوبه این بیاد بودنا یا نه ...
:(
شعر :فکرت صادقترجمه: رسول یونان