- بی نام
- جمعه ۲۱ خرداد ۹۵
- ۰۳:۱۰
خخخخخ امروزم (سحری ) رفتم سلف که مطابقه معمول غذای بچه های اتاقو بگیرم
مثله همیشه رفتم کارت زدم مسوله سلف برا هر غذا دوتا زردآلو گذاشت تو دستام جوری که
جا واسه برداشتن غذا نداشتم .
بعد از کلی تفکر یادم افتاد که شلوارم جیب داره و زردآلو ها رو گذاشتم تو جیبام تا بتونم غذا ها
که تو ظرف یکبار مصرف ریخته بودن رو بردارم
داشتم مثله همیشه رد میشدم که یکی صدا زد آقا پوله ظرفا !!!
حالا من :|
والا من هر وقت پول تو دست و بالم باشه بهش پول میدم
و وقتیم نباشه خیلی راحت از کنارش میگذرم میرم
اونم چیزی نمیگفت البته ی بار همون دفه اول بهم گفت منم گفتم بعدا میارم
دیگه همون شد تا امروز
خلاصه بهش گفتم برات میارم الان ندارم
در اومده بهم میگه نه نمیاری پولو بده
حالا دوباره من :|
میگم خدا بیامرز من که هر وقت داشتم دوبل دادم که حساب درست بشه
چی میگی دیگه !!
میگه نه تو نمیدی پول
والا منم اومدم بگم آخه این ظرفا رو که مجانی میاری اینجا بعدم میفروشی (منبع این حرف معتبر است)
حالا من هیچی نمیگم تو دیگه پررو نشو
اما حوصله جرو بحث نداشتم ( خودتون اگه دانشجو باشید میفهمید که چه دنگ و فنگایی داره )
و بدونه این که حرفی دیگه بزنم و جوابی بهش بدم ظرفای غذا در دست گذاشتم اومدم خوابگاه
خخخخخخ
نمیفهمم بعضی از این مردم چطوری میتونن اینقدر پررو باشن والا من که نفهمیدم اگه کسی فهمید به منم
اطلاع بده شاید یکی از ذهن مشغولیام کم بشه
نماز روزه هاتونم قبول باشه حتی اونایی که روزه نیستنم با پارتی بازی قبول باشه :)