دوری...

  • بی نام
  • شنبه ۱۰ بهمن ۹۴
  • ۱۰:۱۸

با عرض سلام 

دوستان عزیز با عرض پوزش به دلیله برخی مشکلات چند روزی در جمع شما دوستان عزیز و وبلاگ نویس نخواهم بود 

تا روز بازگشت از تمام شما خداحافظی میکنم 

روزهای پایانی امتحانات

  • بی نام
  • چهارشنبه ۲۳ دی ۹۴
  • ۱۶:۰۰

این چن روز دلمان برای نوشتن تنگ شده بود همش امتحان درس امتحان و وقتی نبود برایمان که مطلبی بگذاریم در این مکانه مجازی 

هفته دیگه امتحانه آخرم میدم ولی نه خلاصی نداریم این ترم بدترین ترم بود برام اصلا خوب ننوشتم احتمالاتی موجود است که نگویم بهتر است نمیدونم والا ترمای قبل درس نمیخوندیم مشکلی نبود این ترم آخه چرا این ترم بسار بسیار درسها خوندیم و خواندیم و خواندیم اما... انگار برگی هم از دفتر یادداشتهایمان را ورق نزده بودم 

آری اینست حال و روز ما در این دانشگاه 

انگار تصمیمم تصمیمی که دو سال پیش گرفته بودم اشتباهی بیش نبود 

این روزها فکرها خواب را از چشمانم برگرفته اند که چه کنم رشته را برباد دهم و رشته ای دیگر پیشه کنم .کنکور بدهم یا ندهم این فکر از سرم بیرون نمیرود که نمیرود

نمیدانم

نمیدانم

چه خواهد شد آخر ...

روزها...

  • بی نام
  • چهارشنبه ۹ دی ۹۴
  • ۲۱:۱۰

روزهای رفته

به چوب کبریت های سوخته می مانند

جمع آوری شده

در قوطی خویش

هر کاری می خواهی بکن

آن ها دوباره روشن نمی شود

و روزی سیاهی آن ها

دستت را آلوده می کند

روزهای چوبی ات را

باید از همان آغاز

بیهوده نمی سوزاندی

این روزها اطرافیان همه یاده گذشته می افتند نمیدونم این گذشته چی داره که همه همیشه به یادش هستن نه این که خودم یادی از گذشته نمیکنم نه ولی یاد گرفتم که گذشته های تلخ رو فراموش کنم فراموش که نه دیگه یادی نکنم از روزهایی که بد بود مادرم همیشه میگه گذشته ها گذشته راس میگه چون یاده گذشته های تلخ همیشه باعث میشه گذشته های بیشتری رو تلخ کنیم با ناراحتی هایی که تو زمانه حال بوجود میاریم .

یاده گذشته خوبه ولی نه هر گذشته ای از گذشته باید خوبی هاشو یادمون باشه تا گذشته های شاده بیشتری در آینده داشته باشیم .

راستش تنها چیزی که من نتونستم هنوز باهاش کنار بیام که گذشته خوبیه یا بد درد از دست دادنه نزدیکانمه یاده کساییه که دوسشون داشتم و هنوزم دارم  راستش هنوزم خیلی وقتا یادم میره دیگه نیستن و بماند کلا نمیدونم خوبه این بیاد بودنا یا نه ...

:(

 

شعر :فکرت صادقترجمه: رسول یونان

درس,خانواده,آِینده... احتمال %

  • بی نام
  • دوشنبه ۲ آذر ۹۴
  • ۱۶:۵۱

درس درس درس ...

حاله خوشی دارم اما...

نمیتوانم در این گوشه ی دنیا دور از خانواده باشم 

درس میخوانم اما...

حواسم نیست که چه میخوانم و چه مینویسم 

شیرین ترین درس دنیا برایم احتمال است اما... 

هرچه میکوشم که بفهمم نفهمم

هر لحظه که میخوانم درس هوش و هواسم جایی دگر است 

:)